ناصرخسرو قبادياني نويسنده، شاعر و فيلسوف برجسته ايراني پنجم مارس سال ۱۰۴۶ میلادی سفر
هفت ساله خود را آعاز کرد. سفرنامه ناصرخسرو اطلاعات جامعي درباره تاريخ، جغرافيا
و وضعيت زندگاني مردم، جمعيت، طرز حكومت و بناهاي تاريخي و مناطق مورد ديدار به
دست مي دهد.
اما نقل علت این سفر. آنچنان که در
سفرنامه میگوید پس از مدتیکه به دبیر پیشگی و انجام کارهای ایوانی (دولتی) در
بارگاه امیر خراسان ابوسلیمان جعفری بیک داودبن مکاییل بن سلجوق مشغول بوده قصد
ترک مرو میکند. پس به جوزجانان میرود و
مدت یکماه به شراب خواری مداوم میپردازد. شبی فردی بخوابش آمده و میگوید تا کی
میخواهی میگساری کنی که شراب باعث زایل شدن مغز میشود و او در جواب میگوید که حکما چیزی جز شراب برای کاهش اندوه دنیا پیدا
نکرده اند و جواب میشنود که از خود بیخود شدن که باعث راحتی نیست و او را
بسمت قبله اشارت میکند. صبح بعد با خود میگوید باید از خواب چهل ساله هم برخیزم و
به سمت مرو رفته و عذر خدمت امیر کرده عازم سفر میشود.
وي سفر طولاني خود را از مرو آغاز کرد و پس از عبور از سرخس، نیشابور، قومس
جوین، بسطام، دامغان، سمنان از حاشيه درياي مازندران به ری، قوهه و قزوین و شمیران میرود و پس از عبور از تبریز و آدربایجان به بين النهرين، سوريه، حجاز، مصر و نقاط متعدد
ديگر سفر میکند. این سفر تقریبا هفت ساله با بازگشت به بلخ پایان پذیرفت.
وي در جريان سفر خود، در مصر كه حكومت آن را فاطميون شيعه به دست داشتند به
اسماعيله پیوست و متعاقب آن خود را "حجت" نامید بدین دلیل كه از طرف خليفهي
فاطمي المستنصربالله به عنوان حجت منطقه خراسان انتخاب و براي نشر و دعوت در
ايران و ماوراءانهر مامور شده بود. پس ازاقامت در خراسان بزرگتر،
به تبليغ طريقه اسماعيله پرداخت اما حكام سني وقت او را تحت فشار و ارعاب قرار
میدهند كه ناگزیر از دست آنان به يك آبادي در دامنه كوههاي بدخشان پناه میبرد. او سالها در آنجا
زندگي كرده اشعارش را جمع آوري و كتابهايش را تنظيم میکند و در نهایتا همانجا درگذشت.
حکیم ناصر خسرو از شاعران بزرگ و فیلسوفان برتر ایران است که بر اغلب علوم
عقلی و نقلی زمان خود از قبیل فلسفهٔ یونانی و حساب و طب و موسیقی و نجوم و فلسفه
و کلام تبحر داشت. ناصر خسرو به همراه حافظ و رودکی جزء سه شاعری است که کل قرآن
را از برداشتهاست. دیوان
اشعار او قصاید رباعیات و مسمط هایش را در بر میگیرد.
رنج و عناي اگر چه دراز است
با بد و با نيك بيگمان به سر آيد
چرخ مسافر ز بهر اثر دگر آيد
هرچه يكي رفت بر اثر دگر آيد
ما سفر بر گذشتي گذرانيم
تا سفر ناگذشتي به درآيد
با بد و با نيك بيگمان به سر آيد
چرخ مسافر ز بهر اثر دگر آيد
هرچه يكي رفت بر اثر دگر آيد
ما سفر بر گذشتي گذرانيم
تا سفر ناگذشتي به درآيد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر