۱۳۹۰ اسفند ۶, شنبه

برای شاعر چمنزار و خورشید



توماس گوستا ترانسترومر نویسنده و شاعر سوئدی و برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۱ میلادی است كه آثارش همواره تأثير عميقي بر علاقمندان آثار سوئدي زبان داشته است هر چند تاكنون برگردان اشعار او به زبان انگليسي چندان مورد استقبال قرار نگرفته‌اند.

مجموعه‌هايي نظير «زورق اندوه» (۲۰۱۰) «معماي بزرگ» (۲۰۰۶) و «بهشت نيم‌كاره» (۲۰۰۵از مجموعه اشعارترانسترومر در دهه اخير به زبان انگليسي ترجمه و منتشر شده‌اند. مجموعه شعري تازه با عنوان «مجموعه اشعار نو» نيز سال قبل با ترجمه رابين فولتون به زبان انگليسي از سوي نشر بلوداكس بوكس روانه بازار شده است. ترجمه منتخبی از اشعار این شاعر توسط مرتضی ثقفیان در ایران توسط نشر دیگر منتشر شده است.

چمنزار و خورشید 
خورشید از پس خانه ها بیرون می آید
ایستاده در میانه کوچه
و ما را میبوید
با آن رایحه های آتش گون
اینزبروک ناچار به ترکت هستم
اما فردا
خورشید دوباره میتابد
روی جنگل نیمه مرده خاکستری
       جاییکه زندگی میکنیم و به امورات خود میپردازیم

ترانسترومر در سال ۱۹۶۶ جایزه بلمان، در سال ۱۹۷۹ جایزه دونیو، در سال ۱۹۸۱ جایزه پترارکا، در سال ۱۹۸۲ جایزه پیشگامان ادبی، در سال ۱۹۸۸ جایزه پیلوت، در سال ۱۹۹۰ جایزه داوران شمال و در سال ۱۹۹۶ جایزه آگوست را برنده شد. اشعارش  به بیش از۵۰ زبان ترجمه شده است و بدین لحاظ هیچ شاعر دیگری پس از پابلو نردوا از چنین اقبالی در طول حیاتش   در عرصه بین المللی برخوردار نبوده است. این قیاس از آنجهت جالب است که در مقاطعی آنچه پابلو نردودا در یک سال نوشته ترانسترومر در طول عمر هنریش به نگارش درآورده است. جهان بینی این دو نیز بسیار متفاوت است و نقطه مقابل انزجار نرودا از مذهب در احترام و پایبندی ترانسترومر در تجارب عرفانی زندگی مشهود است

  میانه زمستان
نوری نیلگون
 بر لباس من میتابد
 زخمه ای بر دف یخی
 چشمانم را میبندم
 جهان صامتی هم هست
 و یک روزنه
 جاییکه حتی مردگان نیز از مرز قاچاق میشوند

قاطعیت و وضوح بی‌نظیرزاویه‌های تصویری زبانی واصالت متن او باعث شده که ترانسترومر را یکی از بزرگ‌ترین شاعران سوئد در دوران بعد از جنگ جهانی دوم به حساب بیاورند. او ترجیحاً از قافیه‌های دوران آنتیک استفاده می‌کند؛ به‌خصوص در آن شعرهایی که وصف طبیعت هستند. تعداد بیشماری از اشعارش در مجموعه «بهشت نيم‌كاره» (۲۰۰۵) در تجسم درخت و جنگل است.  در بخشی از شعر «از میان جنگل» که در وصف ناحیه حاشیه ای جنگل است میگوید

درختان تنومند ایستاده اند تنیده در هم
شانه در شانه که برگی مجال ریزش نیابد
درخت توس شکسته آن میان
با غرور خود را سرپا نگه میدارد

از انتهای جنگل برمیخیزم
نور از میان تنه درختان قد میکشد
باران بر سقف کلبه ام میبارد
و من ناودانی میشوم برای جاری کردن احساسات

۴ نظر: